خلاصه داستان : |
ماجرا در جريان جشن شب ژانويه در خانواده اي مسلمان مي گذرد. پسر جوان و
هوسباز خانواده، دختري را به جشن كشانيده است تا او را فريب دهد، اما
مستخدم به انحاء مختلف مانع نزديك شدن پسر اربابش به دختر مي شود. سماجت
مستخدم باعث مي شود كه او براي هميشه از خانواده اخراج شود. مستخدم عليرغم
بيكار شدن شاد است كه دختري را از رسوايي نجات داده است و وقتي او را به
خانه اش مي رساند در مي يابد كه والدين دختر نيز به جشن شب ژانويه رفته
اند. |
| |
|