رضا ، راننده ي جواني كه در يك اردوگاه رانندگان كاميون هاي باري است، به دختري علاقه مند است، و برادر او نيز، كه سپاهي دانش است، با ديدن دختر شيفته ي او مي شود. سپاهي دانش جوان بدون آن كه از علاقه ي رضا به دختر مطلع باشد از برادرش مي خواهد كه دختر را برايش خواستگاري كند. رضا خواست برادر را اجابت مي كند، اما مرد شرور و هوسراني كه به دختر علاقه مند است دو برادر را رو در روي هم قرار مي دهد، و با خرابكاري در اردوگاه تلاش مي كند آن دو را سر راه خود بردارد. با كوشش رضا نقشه مرد هوسران بي نتيجه مي ماند و برادر كوچكتر توسط مرد هوسران به قتل مي رسد و بالاخره قاتل توسط رضا به دام مي افتد و توسط پليس دستگير مي شود. |
به یاد زنده یاد رضا فاضلی عزیز
پاسخحذفکسی که بذر روشنگری را در دل تک تک ما ایرانیها کاشت حیف و صد حیف که او را زود از دست دادیم
ای کاش او هنوز زنده بود و در کانال پارس و کانال وان برنامه اجرا میکرد
از شما مدیر وبلاگ بابت همه عکسها و نوشته ها تشکر میکنم
و در آخر :
آنقدر خوب و عزیزی که به هنگام وداع حیفم آید که تو را دست خدا بسپارم