خلاصه داستان : |
«زنار» كه قرار است در بازار شهر به وسيله ي پيرمردي برده فروش، فروخته شود انگشترش را به «حامد» مي دهد تا او را خريداري كند، او نيز همان كار را مي كند.اما «زنار» طرفداران ديگري هم دارد «زبير» و «سرمد»... عشاق همه جا را به دنبال محبوب زير پا مي گذارند و پس از حوادثي سرانجام «زنار» با حامد ازدواج مي كند. |
|
|
سلام .فیلم ایرانی چهار درویش که یاد من است و برای جوانان آن دوره بسیا جالب بود زندگی شخصی بود که هنر پیشه آن مرحوم تقی ظهوری در خانه اش بزم راه می انداخت و شاه عباس در گشت شبانه وارد آن منزل می شد و شغل او را می پرسید و فردای آن روز دستور میداد آن شغل را تعطیل کنند و همین مورد تا چهار دفعه تکرار شد که نهایت او را جلاد در بار کردن و او شمشیرش را گرو گذاشت که فرداش شاه کسی را بعنوان اعدام دست او سپرد که با ترفند این آدم بیگناه است در صورتی که شمشیر من چوبی شود نجات یافت خواهشمندم اگر این فیلم را دیده اید تبدیل اسم انرا که چهار درویش بود بفرمائید . تشکر و قدر دانی ..
پاسخحذف