«امير» و «ناصر» و «منصور» براي به دست آوردن ده هزار تومان (كه بتوانند
با پرداخت آن، پدر دختري به نام «نرگس» را كه زنداني است آزاد كنند) به
كوشش همه جانبه اي دست مي زنند. در همين حال سارقي در حال فرار چمداني را
در خانه ي اين سه جوان مي اندازد. و چندي بعد صاحبخانه سه جوان را از خانه
اش بيرون كرده و نرگس اثاثيه ي آن ها را با چمدان محتوي پول نزد خود
نگهداري مي كند. همكاران سارق فراري به جستجوي چمدان مي پردازند اما آن را
نمي يابند و سرانجام با دخالت پليس چمدان كشف شده و به صاحبش تحويل داده مي
شود. صاحب پول هاي داخل چمدان، ده هزار تومان مورد نياز سه جوان را به
عنوان پاداش به آن ها مي دهد و با اين ترتيب پدر نرگس از زندان آزاد مي
شود.
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر