خلاصه داستان : |
مردي جان دوستش را در شكارگاه نجات مي دهد. دوست بعدها شيفته ي دختر او شده و تصميم به ازدواج با دختر را مي گيرد، اما مرد مخالف اين ازدواج است. دوست كه از اين امر به شدت ناراحت شده قصد جان پدر دختر را مي كند ولي پدر پيش دستي كرده و دوست خود را مي كشد. بهانه ي قتل براي مردي كه يكبار جان دوستش را نجات داده اينست كه او قصد تجاوز به دخترم را داشت! |
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر