۱۳۹۳/۰۲/۰۷

فيلم دنياي پول (1344)










ليست كامل عوامل فيلم دنياي پول (1344)
گروه كارگرداني
۱- قدرت الله احساني....كارگردان
۲- عباس دستمالچي....مشاور كارگردان
گروه فيلمنامه
۱- قدرت الله احساني....نويسنده
گروه بازيگران
۱- علي تابش....احمد
۲- رضا بيك ايمانوردي....رضا
۳- پوران....زيبا
۴- عبداله بوتيمار....ناصر
۵- علي دلپذير....
۶- نصرت اله وحدت....صفرعلي
۷- فيروز....تبهكار
۸- حميده خيرآبادي....همسر ظاهرالملك
۹- شهين....مادر احمد
۱۰- ويكتوريا....
۱۱- نسرين صفايي....
۱۲- اكبر خواجوي....ظاهرالملك
۱۳- حسن شاهين....تبهكار
گروه تهيه و توليد
۱- حشمت پور....تهيه كننده
۲- حسن درگزني....مدير تهيه
۳- حميد افشار....دستيار مدير تهيه
گروه فيلمبرداري
۱- قدرت الله احساني....فيلمبردار
۲- احمد ابراهيمي....دستيار فيلمبردار
گروه تدوين
۱- قدرت الله احساني....تدوين
گروه صحنه و لباس
۱- علي دلپذير....دكور
گروه موسيقي
۱- حسن مصيبي....آهنگساز
۲- انوشيروان روحاني....سرپرست نوازندگان
۳- انوشيروان روحاني....نوازنده
۴- كريم فكور....شعر
۵- ايرج....خواننده
۶- عارف....خواننده
۷- ويگن....خواننده
۸- پوران....خواننده
۹- بهشته....خواننده
گروه صدا
۱- حسن مصيبي....صدابردار
۲- حسن مصيبي....ميكس
۳- علي اكبر كسمايي....سرپرست گويندگان
۴- حسن مصيبي....امور فني صدا
۵- محمد محمدي....افكت
گروه چهره پردازي
۱- صنعان كياني....چهره پرداز
گروه لابراتوار
۱- حسن اميني....لابراتوار
۲- محمود مهدي زاده....برش نگاتيو
۳- محمود مهدي زاده....چاپ
۴- عباس مظاهري....تيتراژ
خلاصه داستان :
احمد پدرش صفرعلي و مادرش را ترك مي كند و به شهر مي رود و در املاك ظاهرالملك مشغول به كار مي شود. ظاهرالملك با همسرش نادره و دو دخترش زيبا و رعنا زندگي مي كند. ناصر به زيبا علاقمند است و احمد با گروهي تبهكار آشنا مي شود. گروه تبهكار درصددند تا ظاهرالملك را بكشند و پول هايش را بربايند. قبل از آن كه احمد فرصت كند ناصر را مطلع كند ناصر به اتهام قتل ظاهرالملك دستگير مي شود. احمد با رضا درگير مي شود، و يكي از افراد گروه با چاقو رضا را از پا درمي آورد و احمد بازداشت مي شود. با رضايت احمد ناصر آزاد مي شود و ناصر به نوبه ي خود با دفاع از احمد موجبات آزادي او را فراهم مي كند. ناصر كه متوجه علاقه ي احمد به زيبا شده است از ابراز علاقه به زيبا خودداري مي كند. از طرف ديگر رعنا، كه به احمد علاقمند است در كار آن دو اخلال مي كند. زيبا داشتن ثروت هنگفت را پيش شرط ازدواجش با احمد مي داند و احمد با قمار ثروت كلاني به دست مي آورد. رعنا كه از بي اعتنايي احمد دلگير است با هفت تير او را تهديد مي كند، اما ناصر خود را جلو گلوله ي او مي اندازد و كشته مي شود. احمد با احساسي از پشيماني به زادگاه خود بازمي گردد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر