خلاصه داستان : |
«محسن»، در اوج يك بيماري ناشناخته به نظر مي رسد كه درگذشته است به همين جهت در تابوتي گذاشته و به قبرستان مي فرستند. پس از 48 ساعت «محسن» در تابوت به هوش مي آيد و با شكستن تابوت از آن خارج مي شود. حالا چهره اش به كلي تغيير كرده است و به همين جهت اطرافيانش او را نمي شناسند. محسن كه حالا نام «بهروز» را به خود داده است متوجه روابط نامشروع همسرش «مينا» با مرد ديگري مي شود. او در اين حال تصميم به انتقام مي گيرد و طي ماجراهايي انتقامش را عملي مي كند. |
|
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر