| خلاصه داستان : |
| مرد جوان قلدري در محله بروبيايي دارد و دخترهاي محله غالباً معشوقه ي او بوده اند. او خواهري دارد كه كسي جرأت نزديك شدن به او را ندارد. در اين حال جوان دانشجويي به همراه مادر خياطش وارد محله مي شود. دانشجو با خواهر جوان قلدر روابطي برقرار مي كند. برادر اين را نمي تواند تحمل كند و سعي مي كند دانشجو را از ادامه روابط با خواهرش باز دارد اما موفق نمي شود. سرانجام دانشجو با خواهرش ازدواج مي كند. |
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر