| خلاصه داستان : |
| بهرام (ايرج قادري)، كه كارگر مكانيك است، پس از آشنائي با بي تا (تهمينه) خود را فرزند حاج اسماعيل دريا جيب (هوشنگ سارنگ)، كه صاحب تجارت خانه ي بزرگي است، معرفي مي كند. بي تا نيز، كه منشي بابك سيم اندوز (نصرت الله محتشم)، صاحب دفاتر بازرگاني و كشاورزي است، خود را دختر بابك معرفي مي كند. بابك كه به بي تا علاقمند است مي پذيرد كه به عنوان پدر بي تا شبي را با دو جوان در كافه اي سپري كند. بي تا از اين كه به بهرام دروغ گفته شرمگين است و او را ترك مي كند. سيم اندوز كه درصدد است علاقه ي بي تا را نسبت به خود جلب كند با دختر به خرمشهر مي رود و غلام (عباس مصدق)، دوست بهرام، با تهديد كردن سيم اندوز كه ماجراها را براي همسر او (دليله نمازي) افشا خواهد كرد، بي تا را به بهرام مي رساند و بهرام نيز به عنوان حسابدار در تجارت خانه ي سيم اندوز مشغول به كار مي شود. |
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر