خلاصه داستان : |
ياسمين پس از سال ها از اروپا به ايران بازمي گردد؛ زيرا پدرش به طرز مشكوكي فوت كرده و مادرش بيمار است. احمد، پسر عموي ياسمين كه با فريده زندگي مي كند، خود را به ياسمين علاقمند نشان مي دهد. روزي احمد با فردي به نام ابراهيم به خانه ي ياسمين مي رود، وقتي مادر ياسمين چشمش به ابراهيم مي افتد درمي يابد كه او قاتل شوهرش است و پس از حمله ي قلبي مي ميرد. ياسمين كه جان خود را از طرف احمد و فريده در خطر مي بيند از خانه مي گريزد و با دوست دوره ي كودكي اش منوچهر، كه در آبادان زندگي و كار مي كند، تماس مي گيرد. ياسمين كه تصميم دارد در كلانتري ماجرا را فاش سازد با حيله ي احمد به خانه بازمي گردد، و موقعي كه احمد و چند نفر از همدستان او قصد دارند ياسمين را به قتل برسانند منوچهر و مأموران پليس سرمي رسند. احمد و فريده مي گريزند و اتومبيل آنها به دره سقوط مي كند و آتش مي گيرد. |
|
برایم جالب بود که در سال 1342 کارگردان ایتالیایی در ایران فیلمی بسازد وبنام یاسمین (جدال در مهتاب )وهنرپیشه اصلی مرددر نقش احمد بازیگر درجه سه وچهار ایتالیایی بوده که درفیلم های حماسی مثل گلادیاتوری ویا وسترن اسپاگتی ظاهرشده بوده و همینطور دو بازیگر زن ایتالیایی !!!!! ودیشب تصادفأ فهمیدم که در سن44 سالگی هم فوت کرده هنرپیشه مرد ارنو کریزا !
پاسخحذف