خلاصه داستان : |
بهروز، همسر روشنك نيك نژاد، نويسنده ي داستان هاي جنائي است و كارخانه ي عموي روشنك را، كه بر اثر حادثه اي در كارخانه اش كشته شده، اداره مي كند. مردي به نام بابك كه به عنوان خبرنگار به خانه ي روشنك و بهروز آمده و تعدادي نامه ي عاشقانه از روشنك در اختيار دارد زن را تهديد مي كند كه پنج نامه را در ازاي پنجاه هزار تومان و نامه ي ششم را در ازاي هم بستر شدن با او در اختيارش خواهد گذاشت. روشنك پول را به بابك مي دهد، اما قبل از آنكه مرد موفق شود به او دست درازي كند با شليك گلوله بابك را از پا درمي آورد. روشنك به خانه باز مي گردد و چند بار با بابك، كه كشته نشده، مواجه مي شود. از طرف ديگر پليسي به نام جمشيد، كه سابقاً روشنك را دوست داشته و پيرامون مرگ مرموز عموي روشنك تحقيق مي كند، وارد ماجرا مي شود. پليس كه تصور مي كند روشنك عمويش را كشته است در تحقيقات خود متوجه مي شود كه رهبري همه ي ماجراها در دست بهروز است كه مي خواسته با از بين بردن روشنك و عمويش ثروت آنها را تصاحب كند. جمشيد بهروز را از پا درمي آورد و همكاران او را دستگير مي كند. |
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر